کتاب چاپی
روایتی از شیوه و شگردهای رژیم صهیونیستی برای راه اندازی فرقه شیعیان تکفیری و به انحراف کشاندن جریان مهدویت در جهان اسلام است. بچههای مقاومت و امنیت کاری کردند کارستان. اینقدر ماهرانه تله گذاشتند و سالها صبوری و برنامه ریزی کردند تا عاقبت موفق به دام انداختن سرپل اصلی موساد در این خصوص شدند
بن هور، که انگار با کارد ته دلش را خراش داده باشند، آهی از ته دل کشید و گفت :« چند سال پیش آخرین بار بهترین دخترم رو در این فرودگاهبدرقه کردم.دختری که ممکن بودنابغه نباشد؛ اما همه چیز تمام بود سال ها فقط شاگرد من بودهمه چیزش از من بود، از نطفه و حیاتش تا شغل و هویتش.» ابومجد پرسید: « چه اتفاقی افتاد؟» بن هور گفت «تخصص او در حوزه عراق بود، اما ... نفرین. بعد از مدتی ی تیکه گوشتبه من تحویل دادن و گفتن این دخترته! سلاخی شده بود!»
عالیه مو به تنم راست کرد این کتاب
اغراق در کتاب هارو کمتر کنید و به مسائل واقع گرایانه بپردازید عالی میشه