کتاب چاپی
این کتاب حاوی سه مستند داستانی درباره اوضاع و احوال درونی گروه های تکفیری می باشد. داستان اول درباره یکی از عناصر تکفیری است که به گروه های تروریستی پیوسته و خاطراتش را در دفترچه ای مینوشته. داستان دوم از ارتباط نوجوان تکفیری با معشوقش حکایت دارد. او ضمن درددل با آن دختر، مطالب مهمی از شیوه آموزش تکفیری ها به نوجوانان مطرح میکند. داستان سوم به اعترافات وحشتناک یک دیده بان تکفیری پرداخته و که بارها با خواندن آن میتوان نکات ریز و مهمی را استخراج نمود. کلا این کتاب، برای همه محققان این عرصه و رزمندگان عزیز مقاومت توصیه میکنم. سازماندهی برای فتنه 88
یادمه وقتی محاصره شون کردیم و بیشترشون کشته شدند، یکی از ژنرال های ایرانی در اون عملیات زخمی شده بود که بچه های ما رسیدند بالای سرش... پیرمرد بود اما تن و بدن آماده ای داشت... خیلی مقاومت میکرد و حتی با بچه های ما تن به تن شد... تا اینکه دوره اش کردیم و وقتی زمین خورد، ابو شمس مغربی با دشنه رفت روی سینه اش... میخواست جگر اون ژنرال را در بیاره و حتی دشنه را در سینه و پهلوهاش هم فرو کرد اما دوستاش و تیپ فاطمی از راه رسیدند و از زیر تیغ ابو شمس مغربی نجاتش دادند!!... از همون موقع تا حالا ابو شمس داره روانی میشه که چرا کار اون ژنرال ایرانی را نتونست تموم بکنه...
با خوندنش خیلی حالم بد شد خودمو گذاشتم جای مردم مظلوم سوریه ..چه زجری کشیدن واقعا تا آخر عمر مدیون حاج قاسم..دلم برای اون بچه ی پنج ساله کباب شد